خوش فطرت(خوَشْ / خُشْ فِ رَ) خوش طینت. خوش سرشت. خوش ذات. نیکونهاد. نیکوسیرت ادامه... خوش طینت. خوش سرشت. خوش ذات. نیکونهاد. نیکوسیرت لغت نامه دهخدا
خوش فطرت خوش ذات، خوش سیرت، خوش قلب، خیرخواه، نیک دل، نیک سرشت، نیک نهاد، نیکونهادمتضاد: بدذات، بدسرشت، پست فطرت، بدنهاد ادامه... خوش ذات، خوش سیرت، خوش قلب، خیرخواه، نیک دل، نیک سرشت، نیک نهاد، نیکونهادمتضاد: بدذات، بدسرشت، پست فطرت، بدنهاد فرهنگ واژه مترادف متضاد